قاتلین پزشک طب سنتی
قاتلین پزشک طب سنتی

معمای قتل پزشک طب سنتی حل شد! تبانی همسر با قاتل

تاریخ نگارش

دسامبر 10, 2022

دسته‌بندی

اخبار

نظرات

{تعداد} پاسخ ها

قاتلان اجاره‌ای که از سوی همسر پزشک برای ارتکاب جنایت اجیر شده‌بودند، بازداشت شدند و به جرمشان اعتراف کردند.

ساعت ۲۳ سه‌شنبه ۲۹ شهریور امسال قاضی میثم حسین‌پور، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران کلانتری ۱۴۷ گلبرگ از قتل یک پزشک طب سنتی در خانه‌اش با خبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شد.

بررسی‌های تیم جنایی نشان داد مقتول پزشک طب سنتی است و شب حادثه در خانه تنها بوده و همسر و فرزندانش مهمان مادر‌زنش بوده‌اند که به طرز مرموزی بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردن به وسیله سیم یا طنابی و ضربات چاقو به قتل رسیده‌است. عامل یا عاملان قتل نیز پس از حادثه ۱۰ سکه تمام بهارآزادی و ۱۰ هزار دلار از داخل کمد سرقت و از محل فرار کرده‌اند.

همسر مقتول به نام رؤیا هم در بازجویی‌ها ادعا کرد شب حادثه همراه فرزندانش به خانه مادرش رفته تا برای دخترش که در کنکور قبول شده‌بود، جشن بگیرد.

 ۴ دلیل برای بازداشت

مأموران پلیس در بازرسی از خانه با ته سیگار‌هایی پشت شوفاژ روبه‌رو شدند که حکایت از آن داشت قاتل یا قاتلان قبل از ورود مقتول به خانه‌اش در محل حضور داشته‌اند و این نشان می‌داد آن‌ها یا کلید خانه را داشته‌اند یا یکی از اعضای خانواده مقتول در را روی آن‌ها باز کرده‌است.

مأموران در ادامه بررسی‌های فنی با کشف چهار دلیل به ردپای همسر مقتول در قتل شوهرش رسیدند. اولین دلیل تخریب ماهرانه توپی در ورودی بود، اما بررسی‌ها نشان داد توپی زمانی تخریب‌شده که در باز بوده و متهمان با این شیوه قصد فریب مأموران را داشته‌اند.

دومین دلیل سرقت از خانه مقتول بود که مأموران در بررسی‌های تخصصی دریافتند اگر چه تعدادی سکه و مقدار زیادی دلار سرقت شده‌است، اما به‌هم‌ریختگی خانه ساختگی به نظر می‌رسد. سومین دلیل بیمه ۵/۱ میلیارد تومانی بیمه عمر مقتول بود که پس از مرگش به همسرش می‌رسید. آخرین دلیل هم مأموران پلیس در تحقیقات از بستگان مقتول متوجه شدند رؤیا زن دوم مقتول است و سه سال قبل که مرد پزشک از همسر اولش جدا می‌شود، با او ازدواج می‌کند، اما از مدتی قبل با هم اختلاف پیدا می‌کنند و از طرفی هم مشخص شد وی مدتی است با دو مرد ناشناس تلفنی در ارتباط است.

 اعتراف

در چنین شرایطی مأموران رؤیا را به عنوان مظنون به قتل بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند. متهم ابتدا منکر جرم خود شد، اما وقتی با دلایل و مدارک روبه‌رو شد، اعتراف کرد دو مرد را به نام‌های اردلان و چنگیز برای قتل شوهرش اجیر کرده‌بود و آن‌ها هم شوهرش را به قتل رساندند.

سرهنگ مرتضی نثاری، معاون جرائم جنایی پلیس آگاهی پایتخت درباره این حادثه گفت: «با اعتراف متهم مأموران دو مرد اجیر شده را هم دستگیر و متهمان در بازجویی‌ها به جرم خود اعتراف کردند. تحقیقات از متهمان به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران از سوی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی ادامه دارد.»

چنگیر متهم اصلی، ماجرا را اینگونه شرح داد:

*چنگیز! مقتول را می‌شناختی؟

نه. من مرد پزشک را نمی‌شناختم، اما یک ماه قبل یکی از دوستانم به نام اردلان پیشنهاد قتل او را داد. اول فکر کردم شوخی می‌کند، چون اردلان پیر‌مرد و معتاد است و با خودم گفتم احتمالاً مواد زیاد مصرف کرده و هذیان می‌گوید، اما او گفت پیشنهادم جدی است و زنی مرا برای قتل شوهرش اجیر کرده‌است، اما من سالخورده و فرتوت هستم و توان قتل ندارم. او گفت مرا برای قتل به زن جوان معرفی کرده‌است.

*اردلان چطور با همسر مقتول آشنا شده‌بود؟

همسر مقتول دفتر بیمه دارد و اردلان هم مدتی قبل برای بیمه به دفتر او مراجعه کرده‌بود. او به اردلان گفته بود به خاطر اینکه معتاد و سالخورده است، بیمه عمر برای او مناسب نیست. همسر مقتول گفته بود پیشنهاد خوبی برای او دارد و اگر قبول کند، پول خوبی گیرش می‌آید. او پیشنهاد قتل شوهرش را داده و اردلان من را معرفی کرده‌بود.

*خبر داشتی مقتول با همسرش چه اختلافی داشت؟

زیاد نه، اما فکر کنم اختلافشان به خاطر بیمه عمر بود.

*چه شد که شما پیشنهاد قتل را قبول کردی؟

من وضع مالی خوبی ندارم و از طرفی هم متأهلم و فرزند دارم و با مشکلات زیادی برای هزینه زندگی‌ام روبه‌رو هستم. وقتی همسر مقتول پیشنهاد دستمزد ۲۰۰ میلیون تومانی برای قتل شوهرش داد، وسوسه شدم و با خودم گفتم با این ۲۰۰‌میلیون تومان زندگی‌ام را سر و سامان می‌دهم و قبول کردم.

*دستمزد را گرفتی؟

نه. او ۴۰ میلیون تومان اول به عنوان علی‌الحساب به من داد و قرار شد پس از قتل ۱۶۰ میلیون تومان دیگر به من بدهد، اما بعد از قتل زیر حرفش زد و بقیه دستمزد مرا نداد.

*درباره شب حادثه توضیح بده؟

ما از یک ماه قبل نقشه قتل را طراحی کردیم، اما هر بار که تصمیم به قتل می‌گرفتیم مشکلی پیش می‌آمد و موفق به اجرای نقشه‌مان نمی‌شدیم. شب حادثه همسر مقتول با من تماس گرفت و گفت امشب بهترین زمان برای قتل است، چون او طبق نقشه قرار است همراه فرزندش به خانه مادرش برود و همسرش در خانه تنهاست.

مقتول هنوز در مطبش بود که همسرش در خانه را روی من باز کرد. پشت شوفاژ پنهان شدم و همسرش از خانه بیرون رفت و ساعتی بعد هم مقتول وارد خانه‌اش شد و من هم در فرصتی مناسب با چاقو به او حمله کردم و او را به قتل رساندم. چند ساعت پس از قتل، همسرش از خانه مادرش برگشت و با صحنه‌سازی می‌خواست مأموران را فریب دهد، اما دستش رو شد و ما هم گرفتار شدیم.

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *